درد

دلم میخواد های های گریه کنم

به حال زار خودم

دلم تاپ تاپ میکنه یه حرکتی بکنم

اما نمیتونم

موندم تو این دو راهی احمقانه ی عجیب

سایه

فقط شدم یه سایه

حتی بدتر

یه ...

دستم درد میکنه

اما

دلم بیشتر

تو که دیگه عادت کردی به دل شکستن

کاش منم عادت کنم به شکسته شدن

کاش...

حیف

بی عنوان

بی تیتر

بی حرف

بی عشق

 بی امید

دیگه هیچی ندارم

همش منتظرم یه روزی یه معجزه ای اتفاق بیافته

احمقانه است

دائم دارم خودمو گول میزنم

تو فکر میکنی آدما خرن؟

تو فکر میکنی من نمفهمم که چیکار داری میکنی

حیف که اینقدر بعضی چیزا تلخه که نمیشه ازش حرف زد

دارم تخریب میشم

این دیگه چه رسمیه

خدایا تو داری چیکار میکنی

حالت بد نشده از اینهمه کثافت کاری های روی زمین؟

بس نیست؟

تمومش کن دیگه 

خواهش میکنم تمومش کن